کد مطلب:162544 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:159

حسین مسرور




نكوتر بتاب امشب ای روی ماه

كه روشن كنی روی این بزمگاه



بسا شمع رخشنده ی تابناك

زباد حوادث رو مرده پاك



حریفان به یكدیگر آمیخته

صراحی شكسته، قدح ریخته



به یكسوی ساقی برفته ز دست

ز سوی دگر مطرب افتاده ست



بتاب امشب ای مه كه افلاكیان

ببینند جانبازی خاكیان



مگر نوح بیند كزین موج خون

جه سان كشتی آورد باید برون



ببیند خلیل خداونگار

ز قربانی خود شود شرمسار



كند جامه موسی به تن چاك چاك

عصا بكشند بر سر آب و خاك



مسیحا ببیند گر این رستخیز

صلیب و سلب را كند ریز ریز



محمد سر از غرفه آرد برون

ببیند جگر گوشه را غرق خون